
ای دوست چنان مکن که نومید شوم …
پادشاهی فرمان کشتن اسیری را داد. بیچاره در حالت نومیدی به زبانی که داشت شروع کرد به پادشاه دشنام دادن که گفتهاند: هر که دست
پادشاهی فرمان کشتن اسیری را داد. بیچاره در حالت نومیدی به زبانی که داشت شروع کرد به پادشاه دشنام دادن که گفتهاند: هر که دست